مریدی از مریدان نوشته است ، این یعنی چه که شیخ ما همیشه
از دلار و ارز و سکه و اختلاس می گوید ، این بعید است از شیخ جلیل المقدار
که هماره به فکر جیفه ی دنیا باشد ، این شد که ما تصمیم گرفتیم یک بار هم
که شده از شراب عشق بنوشیم ، پس بگذارید در این نوبت عاشقی شروع کنیم دقیقا
از همان جای شاعر که می سوزد و می فرماید::
شب شب شعر و شوره ،
شب شب ماه و نوره ،
با یار قرار گذاشتم ،
دیر کرده راهش دوره !
و البته فکر کنید ، شب باشد ، راه هم دور باشد ، شب شعر و شور هم
باشد ، خدا وکیلی شما باشی جرات داری از خانه تکان بخوری؟ ، آن هم تنهایی ،
خوب آدم دلواپس می شود ، آن هم با این توصیه ی آن یکی شاعر سوخته دل که می
فرماید::
ای قشنگ تر از پریا ،
تنها تو کوچه نریا ،
بچه های محل دزدند ،
عشق منو می دزدند !
یعنی به این می گویند "اجتماع نقیضین" ، آن یکی منتظر یار است ، و
این یکی نهی می کند که یاراز جایش تکان بخورد ، و اینجاست که یار نازنین
قوزپیچ می شود که چه کند ؟ ، چرا که گفته اند :: اجتماع نقیضین محال است!
خوب به یاد دارم در سالهای اول دانشگاه درسی داشتیم به اسم "منطق
صوری" ، که بچه ها به اون می گفتند "منطق زوری" ، و تنها چیزی که از آن یاد
گرفتیم همین بود که :: اجتماع نقیضین محال است!
اما حالا ما چرا یاد این منطق صوری افتادیم ، عرض می کنیم ،
یادمان نرفته است که همین دکتر محمود خان خودمان می فرمود تحریم ها نعمت
است ، و آنقدر قطع نامه بدهند که قطع نامه دانشان پاره شود ، ولی همین چند
روز پیش برخلاف ایشان یک آدم ظریفی فرموده اند :: بس است ، دیگر قطع نامه
ندهند که مبادا قطع نامه دانشان پاره شود ، و شرط توافق این است که همه
تحریم ها ، یعنی همان نعمت ها یک جا خاتمه یابد ، .....به این می گویند
اجتماع نقیضین ، صدا میاد!
گفتمان پنجاه و دوم :: شما هم از عشق و عاشقی بگویید
، ولی مواظب باشید همچون حضرت شیخ دچار اجتماع نقیضین نشوید ، و البته به
کسی توهین نکنید ، و مثل همیشه از اسراف بپرهیزید!
گفتمان بی ربط :: رباعی بودار و نامربوط زیر از حضرت شیخ!
او فایده ی حضــــــــور را می فهمد ،
تاثیر شعار و شـــــــور را می فهمد ،
با پـای خودش روانه ی زندان است!
پیداست زبــــــان زور را می فهمد
http://goftamgoft.persianblog.ir/post/56